(پروردگارا! از عذاب قبر و عذاب دوزخ، فتنهى زندگى و مرگ، و فتنهى مسيح دجّال به تو پناه مىبرم).
(الهى! من از عذاب قبر، و از فتنهى مسيح دجّال، و فتنهى زندگى و مرگ به تو پناه مىبرم. بار الها! من از گناه و زيان، به تو پناه مىآورم).
(الهى! من بر نفس خود بسيار ظلم كردم، همانا غير از تو كسى ديگر گناهان مرا نمىبخشد، پس از جانب خود مرا مورد آمرزش قرار بده، و بر من رحم كن، همانا تو بخشنده و مهربان هستى).
(الهى! گناهان قبلى و بعدى مرا ببخشاى. الهى! گناهان مخفى و آشكار مرا بيامرز، و زياده روىهاى مرا و آنچه را كه تو از من بهتر مىدانى ببخش، همانا تقديم و تأخير كننده توئى، بجز تو معبودى «بحق» نيست).
(بار الها! به من توفيق بده تا تو را ياد كنم، و سپاس گويم، و به بهترين روش، بندگى نمايم).
(بار الها! من از بخل و بُزْدلى به تو پناه مىبرم، و از اينكه به علّت پيرى، سست و درمانده شوم، به تو پناه مىبرم، و از آزمايشهاى سخت دنيا و عذاب قبر به تو پناه مىبرم).
(بار الها! من از تو خواهان بهشتم، و از آتش به تو پناه مىبرم).
(بار الها! به علم غيبت و قدرتت بر آفرينش، تا زمانى مرا زنده نگهدار كه زندگى برايم خوب باشد، و مرا بميران زمانى كه مردنم را به نفعم مىدانى. الهى! من خشوع و ترس از تو را در نهان و آشكار مىطلبم. «گفتن» كلمهى حق را در شادى و غضب از تو مىخواهم. ميانه روى را در ثروت و فقر مسألت مىنمايم. نعمتى را كه نابود نشود، و نور چشمى را كه قطع نگردد، و رضا را بعد از قضا، و راحتى زندگى بعد از مرگ، و لذّت نگاه چهرهات و شوق به لقاءت را درخواست مىكنم. بدون اينكه گرفتار مصيبتى سخت، يا فتنهاى گمراه كننده شوم. پروردگارا! ما را با زيبايى ايمان، زينت بخش و ما را از زمرهى هدايت دهندگان و هدايت يافتگان قرار بده).
(بار الها! من با توسّل به اينكه تو يگانهاى و شريكى ندارى و بىنياز هستى كه نه زادهاى و نه زاده شدهاى و هيچ همتايى بر خود ندارى، از تو مسألت مىنمايم كه گناهان مرا بيامرزى، همانا كه تو آمرزگار و مهربان هستى).
(پروردگارا! من فقط از تو مىخواهم چرا كه حمد فقط از آنِ توست، هيچ معبودى بجز تو «بحق» وجود ندارد، و يكتايى و شريك ندارى يا منّان! اى بوجود آورندهى آسمانها و زمين! اى صاحب عظمت و بزرگى! اى زندهى پايدار! من بهشت را از تو خواهانم، و از آتش به تو پناه مىبرم).
(پروردگارا! من تنها از تو «احتياجاتم را» مىخواهم، چرا كه شهادت مىدهم كه تو الله هستى، و هيچ معبودى بجز تو «بحق» وجود ندارد، تو آن يكتا و بىنيازى هستى كه نه زاده است، و نه زائيده شده است، و همتايى ندارد).